در (ع)صرامام رضا((ع)) اداره امور و راهبری نظام حکمرانی از شکل آرمانی آن در دوره های اولیه اسلام دور شده است و ناکارآمدی، بی تدبیری و فساد در ارکان خلافت (ع)باسی و (ع)رصه اجتما(ع)ی نمایان است. امام رضا((ع)) در این شرایط و در دوره قبل از ولایت(ع)هدی و نیز بویژه ب(ع)د از آن و در دوره مامون س(ع)ی در مقابله با این وض(ع)یت داشتند. مهمترین راهبردی که امام رضا((ع)) در مقابل این وض(ع)یت در پیش گرفتند،تبیین وبیان ماهیت واق(ع)ی حکمرانی در نظام اسلامی است که با توجه به ویژگی های آن در اب(ع)اد گوناگون ضمن کارآمدی، فساد نیز در جام(ع)ه کاهش و قابل کنترل خواهدبود. بنابراین سوال اصلی این مقاله این است که در اندیشه و سیره امام رضا((ع)) فساد چگونه کنترل و از بین می رود؟یافته های این مقاله با استفاده از روش هرمنوتیک اسکینری و باتکیه برمناب(ع) اسنادی وکتابخانه ای نشان می دهد که امام رضا((ع))با توجه به شرایط سیاسی و اجتما(ع)ی آن دوره و در ت(ع)امل با گروه های گوناگون برحکمرانی مطلوب اسلامی تاکید دارند که این نو(ع) حکمرانی دارای بنیانی توحیدی می باشد و ساختارحکومتی آن بنحوی است که ماهیت وهدفی س(ع)ادت گرا دارد که در کنار آن مردم قرار دارند که در حوزه اجتما(ع)ی نقشی ف(ع)الانه دارد.از نظر ایشان این حکومت با چنین ساختار اجتما(ع)ی وماهیت سیاسی و بنیانی فرهنگی و ا(ع)تقادی ضمن کارآمدی زمینه را برای هرگونه فساد از بین می برد.